دستاوردهای 40 سالگی

همزمان با چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، در حوزه اقتدار دفاعی دستاوردهای بسیاری را در کشور شاهد هستیم و با توجه به اینکه تحت شدیدترین تحریم‌های بین المللی قرار داشتیم اما موتور محرک علم و فناوری کشور از کار نیفتاده است.

به گزارش ایسنا، در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در خصوص دستاوردهای حوزه اقتدار دفاعی می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  • انقلاب اسلامی به نیروهای مسلح ایران عزت و کرامت داد و پس از ۲۰۰ سال تابعیت از ارتش‌های بیگانه، نیروهای مسلح ایران را مستقل کرد.
  • وابستگی نیروهای مسلح به اجانب در دوره پهلوی به وضعیتی بسیار شرم آور رسید و هر دو طرف قرارداد تسلیحاتی برای ایران، آمریکایی‌ها بودند. خودشان به عنوان مستشار سفارش سلاح می‌دادند و خودشان سلاح را می‌فروختند و خودشان کیفیت آن را تأیید می‌کردند.
  • بی‌اختیاری حکومت ایران نسبت به نیروهای مسلح خودش به حدی بود که محمدرضا پهلوی گاهی به مادر و همسر خودش از آمریکایی‌ها گله می‌کند که یگان‌هایی از ارتش ایران را بدون اطلاع و در کشورهای دیگر به کار گرفته‌اند این واقعیتی است که در کتاب خاطرات شاه و خاندانش آمده است.
  • امروزه استقلال دفاعی ایران در دکترین، استراتژی، آموزش‌ها، ساختارها و عدم وابستگی به پیمان‌های نظامی استکباری را هیچ کشوری به جز ابرقدرت‌های جهان ندارد و همه کشورهای دیگر در کلیه این شئون یا در بخش‌هایی از آن وابسته‌اند.
  • ظلم و بی‌تدبیری پادشاهان موجب شده بود در طول تاریخ نظام‌های شاهنشاهی در بسیاری از مواردی که ایران مورد هجوم گسترده‌ای واقع شده بود نیروهای مسلح با وجود تسلیحات و ساز و برگ وسیعی که در اختیار داشتند شکست می‌خوردند. شکست ارتش‌های شاهنشاهی در مقابل سپاه اسکندر، سپاه مغول، خلفای عرب و آخرین مورد آن اشغال کل خاک ایران توسط متفقین در زمان رضا شاه بدون شلیک یک گلوله بود.
  • مدیریت نظام‌های ظالمانه شاهنشاهی به گونه‌ای بود که در ۲۰۰ سال گذشته هر بار ایران مورد تهاجم دول بیگانه قرار گرفت، بخشی از ایران تجزیه شده و به تاراج رفت و ظرف چند قرن اخیر مساحت ایران از ۳.۷ میلیون کیلومتر مربع به ۱.۷ کاهش یافت و ایالت‌های مختلفی از ایران جدا و به کشور همسایه واگذار یا کشور مستقلی تبدیل شد. آخرین آنها جدا شدن استان چهاردهم ایران و تبدیل آن به کشور بحرین در دوره‌ی محمد رضا پهلوی بود.
  • در زمان طاغوت نیروهای مسلح ایران در خدمت ارتش‌های متجاوز آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی و دولت‌های مستبدی مانند اتیوپی بودند و برای سرکوب ملت‌های مظلوم و آزادیخواه مانند ویتنام, عمان، فلسطین و اتیوپی به کار گرفته می‌شدند که موجب ننگ برای ملت ایران بود امّا امروز افتخار داریم قدرت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در دفاع از مظلومان و ایستادگی در برابر مستکبران به کار گرفته می‌شود که افتخار ملت ایران است.
  • تاریخ دفاعی گذشته مملو از تجاوزات به دیگران و حمایت از ظالمان است امّا پس از انقلاب اسلامی نیروهای مسلح ایران مفتخرند که بر خلاف رژیم گذشته که هواپیماهای جنگی ایران و نیروهای رزمنده را برای سرکوب انقلابیون و مستضعفان بپا خواسته در ظفار و ویتنام و اتیوپی می‌فرستاد، مستشاران خود را برای یاری مظلومان و ایستادگی در مقابل ظالمان اعزام می‌کنند.
  • رهایی نیروهای مسلح از سلطه شاهان و بیگانگان و پیوند آنها با ولایت، چنان عزت و اقتداری به نیروهای مسلح ایران بخشید که آنها را به نیروی شکست ناپذیر بدل کرد و برای اولین بار در قرون اخیر تهاجم دشمنان با پشتیبانی همه قدرت‌های جهان بدون جدا شدن حتی یک وجب از خاک ایران به شکست انجامید.
  • پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حادثه‌ای کاملاً استثنایی دشمن با حمایت همه کشورهای سلطه‌گر جهان، به ایران حمله کرد و استکبار غرب و شرق که درگیری‌های زیادی با هم داشتند بر سر نابودی ایران از طریق تجاوز نظامی، هم قسم شدند امّا نیروهای مسلح ایران در پرتو انقلاب اسلامی متصل به نیروی لایزل الهی و مستظهر به حمایت بی پایان مردمی، همه ابرقدرت‌ها را یکجا شکست دادند و حتی در مقابله با ناوگان دریایی آمریکا به بازدارندگی رسیدند.
  • پیروزی‌های درخشان نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در دفاع مقدس و در رویارویی با ناوگان‌های متجاوز آمریکا و انگلیس و توانمندی آنها در برقراری امنیت داخلی، نیروهای مسلح ایران را به قوایی الهام بخش برای تمام آزادی‌خواهان جهان تبدیل کرده است.
  • حزب الله لبنان، نیروهای جهادی فلسطین، ارتش مردمی سوریه، حشدالشعبی عراق، انصارالله یمن با الهام از تفکر، راهبردها، سازماندهی و تاکتیک‌های نیروهای مقاومت بسیج، افسانه شکست ناپذیری آمریکا و رژیم صهیونیستی را باطل کردند و بزرگترین حماسه‌های افتخارآمیز را برای کشورهایشان آفریده‌اند.
  • مکتبی بودن و مردمی بودن نیروهای مسلح جمهوری اسلامی آنها را به نیروی شکست ناپذیری تبدیل کرده است و مشارکت ایثارگرانه مردم در دفاع از جمهوری اسلامی ایران، در جهان بی نظیر است.
  • پس از پیروزی انقلاب اسلامی مشارکت داوطلبانه مردمی در قالب بسیج، الگوی بی نظیر دفاعی را در ایران شکل داد. الگویی که مشارکت عاشقانه مردم از خط مقدم نبرد تا عمق پشتیبانی‌ها را تضمین می‌کند.
  • نیروهای مردمی بسیج نه تنها افتخار آمیزترین نیروهای خط شکن در قدرت دفاعی هستند بلکه از تمام شئون دفاع؛ از اطلاعات تا اورژانس در بهداشت و درمان و مهندسی و تأمین آذوقه، تسلیحات و تجهیزات را بر عهده دارند.
  • حضور نیروهای بسیج مردمی مدافع انقلاب اسلامی در تمامی گستره‌ جغرافیای کشور امکان هر گونه نفوذ یگان‌های رزمی دشمن را به صفر رسانده است.
  • دفاع مردمی و همه جانبه نیروهای مسلح جم ایران در برابر گسترده‌ترین توطئه‌های استکباری برای ناامن سازی ایران در سال‌های اولیه انقلاب اسلامی، الگوی جدیدی از عملیات دفاع داخلی را به نمایش گذاشتند که در جهان بی نظیر است. الگویی که در آن بدون درهم کوبیدن شهرها و روستاها و بدون وارد شدن تلفات به غیر نظامیان که ضد انقلاب آنها را سنگر خود کرده بود، ضد انقلاب را با شیوه‌های انسانی و با ساختارهای مردمی و متکی به قدرت مردم درهم کوبید و امنیت مردمی پایدار را در دوردست‌ترین مناطق مرزی‌کشور برقرار کرد.
  • اندیشه خودکفایی نیروهای مسلح در سال ۵۸ با الهام از هدایت‌های امام خمینی (ره) و با دستور مستقیم حضرت آیت الله خامنه‌ای که نماینده امام در ارتش بودند شکل گرفت و شجره طیبه‌ای از دانش، فناوری و صنعت را شکل داد که امروز به درختی تناور و پر از ثمرات افتخار آمیز تبدیل شده است.
  • تنوع تسلیحات بومی در ساختار قدرت جمهوری اسلامی ایران به جز چند ابرقدرت در جهان نظیری ندارد، پیچیده‌ترین تسلیحات را از زیر دریا تا مافوق جو می‌سازیم.
  • در پرتو انقلاب اسلامی صنعت تسلیحات ایران که جز ساخت چند نوع مهمات و مونتاژ یک مدل تفنگ قابلیتی نداشت امروز انواع سلاح‌های سبک، خمپاره اندازها، توپ‌ها، موشک‌های ضد زره، موشک‌های کروز و بالستیک زمین به زمین، سامانه‌های پدافند هوایی، سامانه‌های موشکی ساحل به دریا و دریا به دریا شناورهای فوق مدرن، قایق‌های تندرو فوق مدرن تا ناوهای جنگی بزرگ، هواناوها و زیردریایی‌ها، انواع تانک و نفربر، وسایل مخابراتی و بی سیم و تجهیزات جنگ الکترونیک را از طراحی اولیه تا ساخت و تحویل و بهره برداری، در داخل ایران انجام می‌دهند.
  • پیچیده‌ترین و دقیق‌ترین سامانه‌های تسلیحات یعنی سامانه‌های پدافند هوایی شامل رادارهای اخطار اولیه، رادارهای تعقیب و هدایت، موشک‌ها، سامانه‌های فرماندهی و کنترل، سیکرها، توپ‌ها و… در تمام سطوح بردهای کوتاه، متوسط و بلند در داخل کشور ساخته می‌شود. سامانه‌هایی که کوچک‌ترین هواپیماهای جنگی در فاصله ۲۰۰ کیلومتری آشکار سازی می‌کند و در برد سلاح، تحت تعقیب قرار می‌دهد و جنگنده‌ای را که در محیط سه بعدی با سرعت مافوق صوت در حال جابجایی است منهدم می‌کند.
  • پس از انقلاب اسلامی کشورهای سازنده تسلیحات ابتدا فروش سلاح به ایران را تحریم کردند، شروع به ساخت سلاح کردیم، فروش قطعات و زیر سامانه‌هایی را که در تسلیحات استفاده می‌شد به ایران تحریم کردند، زیر سامانه‌ها را ساختیم از سال ۸۰ حتی فروش مواد اولیه پیشرفته‌ای که می‌توانست کاربرد تسلیحاتی داشته باشد را تحریم کردند عمق ساخت را به مواد اولیه رساندیم.
  • تبدیل کردن تحریم‌ها به فرصت موجب شد امروز پیشرفته‌ترین مواد و انواع کامپوزیت‌ها و سوپر آلیاژها در داخل کشور تولید شود.
  • دقیق‌ترین حسگرها و سامانه‌های ناوبری، سریع‌ترین پردازشگرها و کامپیوترهای پرواز موشک‌ها، پهپادها و جنگنده‌ها در درون ایران طراحی و ساخته می‌شود.
  • پشتوانه الهی، مدیریت و فرماندهی بی نظیر ولایت فقیه، تنیدگی نیروهای مسلح و مردم، تفکر شهادت طلبانه و تسلیم ناپذیر حسینی، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را بدون داشتن تسلیحات اتمی به قدرت بازدارنده در مقابل قدرت‌های استکباری تبدیل کرده است.
  • بر خلاف تبلیغات دشمن پیشرفت‌های شگرف منابع تسلیحاتی نه متکی به هزینه‌های گزاف بلکه مرهون عشق و ایثار نیروهای مؤمن و انقلابی و توانایی مدیریت نیروهای مسلح در بهره گیری از ظرفیت دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی کشور و بیش از همه هدایت‌های هوشمندانه و اصرار رهبری انقلاب اسلامی در بومی سازی تسلیحات است.
  • خصوصیات معنوی اختصاصی فرهنگ دفاعی منحصر به فرد جمهوری اسلامی ایران، نیروهای مسلح ما را از همه جهان متمایز کرده است تکلیف گرایی، شهادت طلبی، توکل بر خدا، انس با زیارت و دعا در سنگرهای رزم، پایبندی به احکام عبادی در سخت‌ترین شرایط جنگی، اقتداری توصیف نشدنی برای نیروهای مسلح فراهم آورده است این فرهنگ غنی است که موجب شده با وجود تهاجم فرهنگی سنگین، جوانان فراوانی برای اعزام به جبهه مقاومت لحظه شماری می‌کنند.
  • دو عنصر تکیه به قدرت خدا و فرماندهی ولایت از یک سو و اعتماد به جوانان و قرار دادن آنها در حساس‌ترین مسئولیت‌های نظامی از سوی دیگر با نشاط‌ترین و منعطف‌ترین نیروی نظامی جهان را به ملت ایران بخشیده است. ابتکارات غافلگیرکننده و نبرد نامتقارن محصول این دو خصوصیت پایان ناپذیر است.
  • رمز موفقیت نیروهای مسلح ما اعم از؛ منابع تسلیحاتی، مراکز تحقیقاتی و نیروها، تبدیل کردن تحریم‌ها به فرصت‌ها است. همین خصوصیت موجب شد نیروهای دفاعی کشور که از روز ۲۲ بهمن ۵۷ تحت شدیدترین تحریم‌های بین المللی قرار گرفتند، بخاطر شدت تحریم‌ها، به پیشروترین نهاد کشور در تولید علم و فناوری کالاهای صنعتی تبدیل شوند و موتور محرک علم و فناوری کشور باشند.
  • ارزش دادن به مجاهدان اسلام در مواضع و رفتار رهبری معظم انقلاب از آغاز تاکنون و تأسی مردم به این مرام در تکریم خانواده‌های شهدا و جانبازان و نهاد سازی‌های انقلابی که ابتکار منحصر بفرد جمهوری اسلامی است منزلت جهاد را در فرهنگ عمومی به بالاترین سطح خود برد و موجب قوام و استحکام نیروهای دفاعی کشور شد.
  • جمهوری اسلامی ایران بخاطر مردمی بودن دفاع، اتکاء به نیروی ایمان رزمندگان، پشتیبانی‌های مردمی رزمندگان، فرهنگ اسلامی صرفه جویی و قناعت، نیروهای دفاعی جهموری اسلامی ایران را یکی از کم هزینه‌ترین کشورها در بخش دفاع کرده است. بودجه دفاعی عربستان سعودی ۶۳.۷ میلیارد دلار است، حتی بودجه دفاعی کشورهای بسیار کم تهدید مانند آلمان ۴۵، ژاپن ۵۹ و کانادا ۱۴ میلیارد دلار است کشورهای بسیار کوچکی که در حد یک استان ایران هم محسوب نمی‌شوند مثل کره جنوبی که ۱۸ برابر کوچک‌تر از ایران است ۴۳ میلیارد دلار، امارات ۱۹ میلیارد دلار، رژیم صهیونیستی ۱۸، حتی عمان ۹.۱ میلیارد دلار است در حالی که بودجه دفاعی ایران با داشتن ۱۶ کشور همسایه در حساس‌ترین نقطه جغرافیایی جهان و با داشتن دشمنان ابرقدرتی چون آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی که دائماً ایران را تهدید کرده و می‌کنند، کمتر از ۷ میلیارد دلار است و تنها ۳ درصد از تولید ناخالص ملّی است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۷ ، ۱۵:۱۴
ندا حقانی شمامی



همزمان با سالگرد ورود امام خمینی (ره) به ایران و آغاز ایام دهه‌ی فجر، خط حزب‌الله در سخن‌هفته این شماره خود یکی از درس‌های مهم مکتب امام را بررسی می‌کند. در بخشی از این متن چنین می‌خوانیم: «بی‌اعتمادی به دشمن و در مقابل آن ایستادن، یکی از درس‌های عقلانیت مکتب امام خمینی(ره) است که در طول سال‌های بعد از انقلاب اسلامی، همواره آن را تجربه کرده‌ایم. «امام به دشمن اعتماد نکرد. بعد از آنکه دشمن ملت ایران و دشمن این انقلاب را درست شناخت، در مقابل او مثل کوه ایستاد. آن کسانی که خیال کردند و خیال می‌کنند عقل اقتضاء می‌کند که انسان گاهی در مقابل دشمن کوتاه بیاید، امام درست نقطه‌ی مقابل این تصور حرکت کرد. عقلانیت امام و آن خرد پخته‌ی قوام‌یافته‌ی این مرد الهی، او را به این نتیجه رساند که در مقابل دشمن، کمترین انعطاف و کمترین عقب‌نشینی و کمترین نرمش، به پیشروی دشمن می‌انجامد. در میدان رویاروئی، دشمن از عقب‌نشینی طرف مقابل، دلش به رحم نمی‌آید. هر یک قدم عقب‌نشینی ملت مبارز در مقابل دشمنان، به معنای یک قدم جلو آمدن دشمن و مسلط شدن اوست. این، یکی از مظاهر عقلانیت امام بزرگوار بود. » ۱۴/۳/۹۰

*اسفندماه سال ۷۹، رهبر انقلاب به دانشگاه امیر کبیر رفته و در جمع دانشجویان حاضر شدند. در آن دیدار، رهبر انقلاب «وظیفه‌ی آرمانی دانشگاه» را «تولید علم» معرفی کرده و از آن روزها تا به امروز، ۱۸ سال می‌گذرد و حالا گفتمان تولید علم، به گفتمان عمومی مجامع علمی و دانشگاهی تبدیل شده است. در طول این سال‌ها پیشرفت‌های علمی ایران آنقدر زیاد و بی‌شمار است که پرداختن به همه‌ی آنها، نیازمند چندین جلد کتاب است. اطلاع‌نگاشت این هفته اما روایت رهبر انقلاب است از برخی از این رشدها و پیشرفت‌ها.
 
*سایر بخش‌های نشریه که خواندن آنها هم توصیه می‌شود بدین شرح است:
امام روح عزت را در این ملت زنده کرد/ بازخوانی تاریخی
آیا می‌توان با توجیهات دینی یا انقلابی مقابل قانون قرار گرفت؟ / پرسش و پاسخ
اگر از واژه‌های بیگانه وام بگیریم فضا آشفته خواهد شد / روش تحلیل سیاسی
باید برای مردم خدمت بکنیم/ کلام امام
با این وسیله دل مردم را به سمت خود جذب کنید/ شرح حدیث
زهد از لذّات حلال هم مرتبه بالایی است/ درس اخلاق
تفاوت ما و مبارزین مارکسیستی/ خاطرات رهبری
زن در خانه مستخدم نیست / خانواده ایرانی
نیروهای جوان و مؤمن خواهند توانست معضلات اقتصادی را در کشور حل کنند/ حزب الله این است
اگر روحانیت نبود، این انقلاب تا صد سال دیگر هم پیروز نمی‌شد/ عکس نوشت

*طبق رسم هفتگی خط حزب‌الله شماره ۱۷۰ هفته‌نامه نیز به ارواح طیبه "شهدای عملیات والفجر مقدماتی" تقدیم می‌شود .

*نسخه‌ی PDF نشریه در سه نسخه‌ی تابلوی اعلانات، A۴ جهت مطالعه وA۳ برای چاپ و تکثیر روی خروجی پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR  قرار گرفته و عموم امت حزب‌الله می‌توانند آن را چاپ و در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، هیئت‌های مذهبی و پایگاه‌های بسیج توزیع کنند.

برای دسترسی به آرشیو نشریه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید
نسخه‌ی تابلو اعلانات
| دریافت "خط حزب‌الله" نسخه‌ی مطالعه | دریافت نسخه‌ی چاپ
 

http://130.185.75.67/ndata/news/weekly/files/214/%D9%86%D8%B3%D8%AE%D9%87%20%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%20%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87%20170.jpg
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۷ ، ۱۸:۳۰
ندا حقانی شمامی


«ورمقانی» در زمانی که پدرش عازم سفر حج بود نامه‌ای به دست او داد تا در مدینه آن را باز کند و در آن نوشته شده بود: «پدر عزیزم دعا کنید خداوند سال ۷۵ را سال شهادت من قرار دهد اگر دعا نکنید مدیون هستید امام و رهبر عزیز و شهدا را فراموش نکنید، التماس دعا» و دقیقاً یک ماه پس از بازگشت پدر شهید از خانه خدا، سردار حاج هوشنگ ورمقانی به شهادت رسید .
زمان تقریبی مطالعه : 5 دقیقه

 سردار هوشنگ ورمقانی

سردار هوشنگ ورمقانی، فرمانده قرارگاه استانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کردستان در سال ۱۳۳۸ در روستای «ورمقان» از توابع شهرستان سنقر دیده به جهان گشود و تا پایان تحصیلات مقطع متوسطه در این شهرستان زندگی کرد .

وی در اوایل سال ۱۳۵۸ برای خدمت بهتر به قشر ضعیف و آسیب‌پذیر مناطق روستایی و محروم کردستان در جهاد سازندگی شهرستان قروه مشغول به خدمت شد و خدمت مقدس سربازی خود را هم در لشکر ۲۸ پیاده کردستان گذراند و در این مدت به خاطر ایثار و شجاعتی که در راه مبارزه با گروهک‌های ضد انقلاب از خود نشان داد، موفق به دریافت مدال رشادت و لیاقت از دست فرمانده وقت لشکر شد .

ورمقانی با داشتن بصیرت و آگاهی کامل از وضعیت بحرانی استان کردستان و حس هم نوع دوستی در آن روزهای سال ۱۳۶۰ به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان قروه درآمد و در همان آغاز ورود به عنوان فرمانده گردان ویژه نیروهای اعزامی از شهرستان قروه در نبرد با رژیم بعث عراق، بخشی از جبهه قصر شیرین را تحویل گرفت .

وی مدتی نیز به عنوان مسئول گزینش سپاه شهرستان قروه منصوب شد که در جذب جوانان این شهرستان به نهاد مردمی سپاه خدمات ارزنده‌ای به مردم منطقه ارائه کرد و پس از آن فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بخش دهگلان را بر عهده گرفت که مردم منطقه هنوز هم از خدمات ارزنده آن فرزند برومند کردستان در این منطقه به نیکی یاد می‌کنند.ورمقانی در سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد که ثمره این ازدواج سه فرزند پسر و یک فرزند دختر است که فرزندان ایشان نیز در تداوم راه پدر بزرگوارشان و ارتباط صمیمی و خدمت به جامعه، الگو هستند .

سردار دلاور کردستان با صداقت و جلب اعتماد مردم منطقه در سال‌های ۶۱ الی ۶۳ بیش از ۱۰۰ روستای منطقه را پاکسازی کرد و امنیت منطقه را به وسیله خود مردم و ایجاد پایگاه‌های مردمی برقرار کرد که این اقدام وی مورد تقدیر فرماندهان وقت سپاه قرار گرفت .

وی در سال ۱۳۶۴ بنا به درخواست فرمانده تیپ بیت‌المقدس به آن یگان مأموریت یافت و تا پایان جنگ تحمیلی به عنوان جانشین ستاد و فرمانده پایگاه این تیپ در جبهه‌های جنوب و جزیره مجنون در کمال خلوص و شجاعت به مبارزه پرداخت که یادآوری ویژگی‌های شخصیتی ایشان از زبان تعدادی از روحانیون اهل سنت کردستان که در این دوران همرزم شهید بودند، شنیدنی است .

ورمقانی در سال ۱۳۶۸ برای گذراندن دوره دافوس به دانشگاه امام حسین(ع) در تهران رفت که در آن دوره هم به عنوان دانشجوی ممتاز انتخاب شد. وی هیچ‌گاه وارد دسته بندی‌های سیاسی نشد و در سال ۱۳۷۱ به سمت مسئول بازرسی و فرمانده یگان ویژه قرارگاه استانی شهید شهرامفر منصوب شد و در سال ۱۳۷۳ به‌عنوان پاسدار شایسته و در سال ۱۳۷۴ به‌عنوان پاسدار نمونه نیروی زمینی سپاه معرفی شد .

ورمقانی که برای برقراری امنیت در منطقه شب و روز نداشت و مردم این خطه از سرزمین نیز، هیچ‌وقت تلاش‌های این سردار بی‌ریا را فراموش نخواهند کرد، غروب جمعه اول تیرماه سال ۷۵ در محور قهرآباد سقز در کمین نیروهای ضد انقلاب می‌افتد و پس از ۲ ساعت مبارزه شجاعانه، به همراه یکی از همرزمانش به فیض عظیم شهادت نائل می‌شود تا نام او برای همیشه، تاریخ افتخاری برای مردم مظلوم کردستان شود .

اما مظلومیت شهدای کردستان تنها به سال‌های دفاع و مقدس محدود نشد و این مظلومیت با ناشناخته ماندن این شهدا همچنان ادامه دارد و یکی از مظلوم‌ترین این شهدای سرافراز، بدون تردید «سردار بی‌ادعای کردستان شهید حاج هوشنگ ورمقانی» است .

هر چند خانواده و برخی از هم‌رزمان این فرزند دلاور کردستان در حد بضاعت و توانایی خود تلاش کرده‌اند تا گوشه‌هایی از زندگی و شیوه سلوکش را برای مردم بازگو کنند اما به راحتی می‌توان دریافت که این کارها هیچ‌گاه نتوانسته حق مطلب را درباره این سردار رشید سپاه اسلام ادا کند. همه کسانی که توفیق همراهی با شهید حاج هوشنگ ورمقانی را در جبهه داشته‌اند و تمامی کسانی که این شهید  را از نزدیک می‌شناسند بر این نکته اتفاق نظر دارند که سردار خوبی‌ها در بی‌ادعایی، بی‌ریایی و مردم‌داری سرآمد و یگانه زمان بود .

ماندگار شدن نام و یاد شهید حاج هوشنگ ورمقانی در میان عامه مردم کردستان از هر قشر و گرایشی و با هر دیدگاهی نشانه‌ای است از توفیق وی در مسیر الهی که در پیش گرفت و خداوند هم پاداش این بنده صالحش را با شهادت داد. هرچند با پایان یافتن جنگ بسیاری از درهای باغ شهادت بسته شد اما این درها برای آنهایی که شور شهادت در سر دارند هیچ‌گاه بسته نمی‌شود ولو اینکه این شهادت با دعای پدر در سفر حج برای فرزند رقم بخورد.

سردار شهید حاج هوشنگ ورمقانی مأموریت دنیای خود را در سال ۷۵ تمام شده می‌بیند، جنگ هم تمام شده است، پدر شهید ورمقانی عازم زیارت خانه خداست که شهید نامه‌ای به دستش می‌دهد و از او می‌خواهد که نامه را در مدینه و در کنار مرقد مطهر پیامبر اسلام(ص) باز کند و حاجتش را از خداوند طلب کند .

شهید ورمقانی در آن نامه نوشته بود: «پدر عزیزم دعا کنید خداوند سال ۷۵ را سال شهادت من قرار دهد اگر دعا نکنید مدیون هستید امام و رهبر عزیز و شهدا را فراموش نکنید التماس دعا» و دقیقاً یک ماه پس از بازگشت پدر شهید از خانه خدا، سردار حاج هوشنگ ورمقانی به کمین بیش از هفتاد نفر از گروهک‌های ضد انقلاب می‌افتد و در یک درگیری شجاعانه و نبرد مردانه از خاکیان جدا می‌شود و به افلاکیان می‌پیوندد .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۷ ، ۱۸:۵۱
ندا حقانی شمامی

می‌خواهم کسی مرا نشناسد تا آسوده تر باشم!...




پرستار در حالی که اشک پهنه صورتش را پوشانده بود، می‌گفت: چند دقیقه پیش، این مجروح عملیات، زیر لب چیزی زمزمه می‌کرد و من به گمان شنیدن درخواستش، گوشم را نزدیکتر بردم، اما او زیارت عاشورا زمزمه می‌کرد و طلبی نداشت.../ لحظاتی بعد، وقتی به او و نجوایش خیره شده بودم، اندکی از تخت جدا شد و با صدای بلند فریاد می‌زد: دیدمش! دیدمش! و بعد آرام بر تخت افتاد و...

 شهید «سعید» است و شهادت «سعادت»

پرستار به چشم های «سعید» زل زده بود و گریه می‌کرد...

دیگری در گوشه اتاق با صدای بلند ضجه می‌زد...

بسیجی رزمنده آرام گشته و زمزمه او تمام شده بود و پرستاران مبهوت صحنه‌ای غریب با آشنایی سعید!...

شهید سعید سعاده

ساعاتی پیش که عملیات کربلای 4 بسیاری از یاران را آسمانی کرده بود، «سعید» بین آسمان و زمین در انتظار پرواز بود، اما اکنون «او» به اوج آسمان رسیده بود... .

پرستار در حالی که اشک پهنه صورتش را پوشانده بود، می‌گفت: چند دقیقه پیش، این مجروح عملیات، زیر لب چیزی زمزمه می‌کرد و من به گمان شنیدن درخواستش، گوشم را نزدیکتر بردم، اما او زیارت عاشورا زمزمه می‌کرد و طلبی نداشت.

 

لحظاتی بعد وقتی به او و نجوایش خیره شده بودم، اندکی از تخت جدا شد و با صدای بلند فریاد می‌زد: دیدمش! دیدمش! و بعد آرام بر تخت افتاد و... .

او چه دید و چه شنید و به کجا رسید و با کدامین لبخند آشنا شده بود؛ نمی‌دانیم!...

اما پزشکان بیمارستان نیز، آن روز در کنار تخت بر این بسیجی شهید سعید گریستند و غبطه خوردند!...

دوستی می‌گوید: بارها شاهد بودم، «سعید» پول توجیبی خود را به روضه خوان حرم مطهر حضرت محمد بن موسی الکاظم (ع) دزفول می‌داد و خودش پای روضه اش می‌نشست و گریه می‌کرد...

هر چند رزمندگان گردان های بلال و عمار سازماندهی می‌شدند، روزی از او پرسیدم: سعید! چرا در تیپ امام حسن مجتبی (ع) بهبهان می‌رزمی، پاسخش این بود: می‌خواهم کسی مرا نشناسد تا آسوده تر باشم... .

شهید سعید سعاده

در عملیات خیبر که مجروح شیمیایی می‌شود و پس از مداوا دوباره به خط برمی‌گردد، می‌گوید: «افتخار من و عشقی که به جبهه داشتم زیاد بود و خیلی دوست داشتم که در این جنگ من هم سهمی داشته باشم و به این دلیل به جبهه آمدم و در عملیات خیبر که با رمز یا رسول الله بود، شرکت کردم و در همین عملیات هم بر اثر بمب شیمیایی مجروح و چند روزی در بیمارستان گلستان اهواز بستری شده بودم تا اینکه از آنجا بیرون آمدم و دوباره به خط برگشتم و در عملیات شرکت کردم...»

 

علاقه عجیبی به ذکر مصیبت اباعبدالله (ع) داشت... او در آخرین وصایایش می‌نویسد: «سلام مرا به امام حسین برسانید و بگویید که مدتها در انتظارت نشسته بودم، ولی چه فایده که سعادت آنچنانی نداشتم...».

و شاید در لحظات پایانی عمر به آرزوی خویش رسید که در وصیتنامه اش آرزو کرده بود: «و اما ای سالار شهیدان امام حسین جداً خیلی مشتاق و عاشق بودم که به زیارت قبر شش گوشه‌ات بیایم و خاک کربلا را مرهم دردهایم کنم، اما پروردگار مرا پیش خود فراخواند و امیدوارم که در آخرین لحظات عمرم، رویت را ببینم؛ آقا جان، میان ما و خدا شفیع باش...»

شهید سعید سعاده

و عجیب! آخرین تقاضایش در وصیتش: «اگر کسی می بایستی پولی به من بدهد، در روزهای پنجشنبه آنها را به چند نفر بدهد و برایم مصیبت اباعبدالله الحسین (ع) بخوانند، چون در مدت کوتاه زندگی ام از این مصیبت خوشم می آمد...»

بسیجی شهید «سعید سعاده» در حماسه غریب کربلای 4 در بامداد 4 /10 /65 مظلومانه بالش شکست و ساعاتی بعد با نجوای زیارت عاشورا همنشین یاران آسمانی اش شد... .

دوستانش در مسجد امام حسن عسکری (ع) و همکلاسی‌هایش در کلاس اول رشته علوم تجربی دبیرستان آیت الله طالقانی در پارچه نوشته هایی، با خط درشت نوشتند: «شهید سعید است؛ شهادت سعادت».

 

منبع : تابناک

تنظیم : رها آرامی - فرهنگ پایداری تبیان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۷ ، ۰۰:۰۴
ندا حقانی شمامی

چهار منطقه شلمچه، ابوالخصیب، مقابل ام‌الرصاص و جزیره مینو برای انجام یک عملیات بزرگ انتخاب شد. غواص‌های خودی ساعاتی قبل عملیات به درون آب رفته و به سمت خط دشمن حرکت کردند. در این میان، نیروهای دشمن کاملا آماده و هوشیار بودند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، چند روزی بیشتر از دومین سالگرد انتشار خبر کشف پیکرهای مطهر شهدای غواصی که با دستان بسته در یک گور دسته جمعی پیدا شدند، نمی‌گذرد که خبر از پیدا شدن تعدادی دیگر از شهدای غواص همان عملیات کربلای 4 با دستان بسته اعلام شده است. سردار سید محمد باقرزاده، فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در این باره عنوان کرد: «پیکر پاک 130 شهید تازه تفحص شده چهارم خرداد از عراق وارد کشور می‌شود. پیکر پاک این شهدا در استان‌های بصره، الاماره و شهر کوت عراق طی یک ماه گذشته در عملیات‌های تفحص گروه جستجوی مفقودین پیدا شده است.  18 نفر از این شهدا از شهدای غواص عملیات کربلای 4 هستند که در جزیره ام‌الرصاص با دست‌های بسته پیدا شده‌اند.»

پیدا شدن این شهدا بهانه‌ای شد که بار دیگر حماسه‌های این شهدا مرور شده و به خاطر بیاوریم بازگشت استخوان‌های این شهدا بعد از گذشت 30 سال از شهادتشان در دو سال گذشته چه اثراتی میان مردم گذاشت و بعد از سه دهه گمنامی دوباره چه حماسه‌هایی در پایتخت آفریدند.

حماسه کربلای 4 چه بود؟

چهار منطقه شلمچه، ابوالخصیب، مقابل ام‌الرصاص و جزیره مینو برای انجام این عملیات بزرگ انتخاب شد. غواص‌های خودی ساعاتی قبل عملیات به درون آب رفته و به سمت خط دشمن حرکت کردند. در این میان، نیروهای دشمن که کاملا آماده و هوشیار بودند ضمن پرتاب منور، با تیربار و خمپاره به طرف نیروهای ایرانی شلیک می‌کردند. در مجموع، عملیات خارج از کنترل و هدایت فرماندهی قرار گرفته بود و قبل از هر دستوری یگان‌ها با توجه به نوع وضعیت و هوشیاری و عکس‌العمل دشمن به محض رسیدن به ساحل، درگیری را آغاز می‌کردند. در این حال، رمز عملیات کربلای 4 اعلام شد و نیروهای عمل‌کننده فقط توانستند در جزایر سهیل، قطعه، ام الرصاص، ام البابی و بلجانیه نفوذ کنند. در مقابل، نیروهای دشمن با پرتاب پی در پی منور و اجرای چند مورد بمباران کنار نهر عرایض(عقبه برخی از یگان‌ها) و همچنین اجرای آتش موثر روی رودخانه اروند، عملا سازمان غواص‌ها و نیروهای موج دوم و سوم را به هم زد.

یکی از مناطق حساس عملیات، جزیره ام‌الرصاص و نوک بوارین بود که به رغم تلاش بسیاری که برای تصرف آن انجام شد، به خاطر هوشیاری دشمن امکان ادامه درگیری از میان رفت. دشمن با شلیک پرحجم تیربار روی آب، از عبور نیروها از تنگه ام الرصاص – بوارین جلوگیری کرد. به خاطر حساسیتی که دشمن نسبت به ام‌الرصاص داشت، در پدافند آن از 9 رده مانع طبیعی و مصنوعی بهره می‌برد، به طوری که هرگاه از هر خط عقب رانده می‌شد، در خط بعدی که نسبت به خط قبلی اشراف و تسلط داشت، مقاومت می‌کرد. در نهایت به منظور حفظ قوا و طراحی مجدد عملیات آتی، از ادامه نبرد اجتناب شد.

عملیات کربلای4 هیچگاه مظلومیت و شجاعت رزمندگان را فراموش نمی‌کند. عملیاتی که رادارهای آمریکائی به جبران قضیه مک فارلین، تمام جزئیات عملیات را به عراقی‌ها داده بودند. رمز عملیات یا محمد(ص) بود که ساعت 22:45 روز سوم دیماه سال 65 اعلام شد. مظلومیت شهدای عملیات کربلای چهار تداعی کننده غربت و مظلومیت اباعبدالله‌الحسین(ع) و یاران باوفایش در روز عاشورا است.

جزیره ام الرصاص کجاست؟

جزیره ام الرصاص یکی از جزایر اروند رود است که شاهد چندین عملیات بزرگ در طول سال‌های جنگ تحمیلی بوده است. این جزیره که به عنوان یکی از جزایر استراتژیک عراق، همواره جزو برخی محورهای عملیاتی رزمندگان دفاع مقدس قرار می‌گرفته، شاهد شهادت بسیاری از رزمندگان بوده است. عملیات کربلای4 ، عملیات والفجر8 و تک ایذایی والفجر8 در منطقه ام الرصاص به عنوان بخشی از عملیات‌های آبی-خاکی جنگ، مورد توجه بوده و ام الرصاص را نیز درگیر کرده است. شهدای زیادی از عملیات دو روزه کربلای 4 تا عملیات 75 روزه والفجر8 به عنوان طولانی‌ترین عملیات هشت سال جنگ تحمیلی در این جزیره به سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) اقتدا کردند و آسمانی شدند و پیکرهای مطهر برخی از آن‌ها به خاطر شرایط منطقه و درگیری شدید آنجا باقی مانده و نیروهای خودی نتوانستند آن‌ها را بازگردانند. نام این شهدا سال‌ها در شمار شهدای مفقودالاثر جای گرفت.

خبری که سرآغاز یک موج مردمی شد

28 اردیبهشت ماه سال 94 در مراسم ورود پیکر شهدای تازه تفحص شده به کشور بود که یک خبر از شهدا، بمب خبری بزرگی ایجاد کرد و منشأ یک تحول و آگاهی عظیم در میان مردم شد. خبر این بود: «کشف پیکر مطهر 175 شهید غواص دفاع مقدس با دستان بسته»  این شهدا که جمعی از غواصان و خط‌شکنان شهید عملیات کربلای4 بودند در دی ماه سال 65 در جریان عملیات کربلای4 که طرح آن توسط آواکس‌های آمریکایی لو رفته بود، خط عملیاتی اروند را شکستند و حتی از جزیره ام‌الرصاص هم عبور کردند. طبق شواهد موجود، این رزمندگان در حالی که بیشتر آن‌ها مجروح بودند، جلوتر از خط مقدم به اسارت دشمن درآمدند و پیکرشان با دست‌ها و بعضاً با پاهای بسته شده در یک گور دسته‌جمعی دفن شده بود و پیکر مطهر آنان بعد از 30 سال توسط تیم تفحص پیکر مطهر شهدا کشف شد. نقطه‌ای که شهدا در آن پیدا شدند، 15 کیلومتر جلوتر از خط مقدم یعنی ابوفلوس در منطقه ابوالخصیب عراق بود.

خبر ورود این پیکرهای مطهر به کشور بعد از گذشت 29 سال از شهادتشان سرآغاز یک موج بود. یک موج مردمی سرشار از عواطف و احساساتی پاک نسبت به شهدای هشت سال دفاع مقدس. روز بعد تیتر غواصان شهید برجسته‌تر از سایر تیترها در سایت‌ها و گروه‌های خبری درخشید. شاید پیدا شدن تعداد زیادی از شهدا با دستانی بسته آن هم کیلومترها جلوتر از خط مقدم عملیات، باعث جریحه دار شدن احساسات مردم غیور ایران شد. شاید هم کشف آن‌ها در گورهای دسته جمعی باعث قلیان احساسات پاک آنان شد. شاید هم حقیقت به اسارت گرفته شدن تعدادی از رزمندگان غیور این سرزمین ماجرای آن را دوباره بر سر زبان‌ها انداخت.  آنچه مهم است اینست که این ماجرا بار دیگر توانست مظلومیت شهدای هشت سال دفاع مقدس را به یاد مردمی آورد که شاید سال‌ها در میان روزمرگی‌های خود این واقعیت‌های جنگ را فراموش کرده بودند.

آغاز سوالات فراوان مردم از ماجرای کربلای4 و غرض ورزی رسانه‌های بیگانه

بمب خبری پیدا شدن استخوان‌هایی از پیکر 175 شهید خط شکن و غواص با دستان بسته یک تلنگر برای همه ایرانیان بود. و انتشار این خبر سرآغاز سوال‌های فراوان مردم از این ماجرا بود. کربلای4 چه بود و چگونه شکل گرفت؟ غواصان در خط مقدم جبهه‌ها چه می‌کردند؟ عراق چگونه با اسرای خط مقدم رفتار می‌کرد؟ چه تعداد غواص شهید از جنگ به جا مانده است؟ ابوفلوس کجاست؟ چه تعداد پیکر شهید ایرانی هنوز در عراق به جامانده است؟ پیکرهای شهدا چگونه کشف و شناسایی می‌شوند؟ و... و این سوال‌ها به شکل‌های مختلف تکرار شد و تکرار شد. پاسخ برخی از آنان به اتفاقات امروز رزمندگان تفحص مربوط می‌شود و پاسخ برخی دیگر در تاریخ جنگ وجود دارد. به همین دلیل اسناد، تحلیل‌ها و خاطرات جنگ از این مقطع تاریخی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. مردم به این مطالب رجوع و برش‌هایی از هشت سال دفاع مقدس را به طرق مختلف مرور کردند تا پاسخ پرسش‌های خود را بگیرند.

انتشار این خبر هر چند که از طرف عموم مردم واکنش‌های مثبت و اثرگذاری را در پی داشت که برخی حتی آن را کرامات شهدا بعد از گذشت 30 سال می‌نامند اما حاشیه‌ سازی برخی ناآگاهان در داخل و دشمنان در خارج کشور را نیز به دنبال داشت. کسانی که با توسل به ناموفق بودن عملیات کربلای4 یا آمار بالای شهدا سعی در عوام فریبی و زیر سوال بردن موفقیت‌های 8 سال دفاع مقدس را داشتند. در حالیکه تاثیرگذاری مردمی بازگشت شهدای غواص و خط شکن به کشور چیز دیگری می‌‌گفت. جوسازی و فرافکنی این رسانه‌های معاند نتوانست تصویر دروغین خود از حماسه این شهدا را بر باور مردم بنشاند. تا جایی که چند روز بعد از انتشار اخبار بازگشت غواصان به کشور، وقتی تصاویر پیکر مطهر غواص منصور مهدوی نیاکی که در کربلای 4 به شهادت رسیده است، منتشر شد، بازتاب متفاوتی را شاهد بودیم.

افشای جنایات 30 سال گذشته

سردارباقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح برای پاسخ به برخی ابهام‌ها و شبهات مطرح شده در مورد این شهدا،  17 خرداد ماه یک نشست خبری در معراج شهدا برگزار کرد و ناگفته‌هایی از عملیات تفحص این شهدا را عنوان کرد در این مراسم بود که طناب‌ها و سیم‌هایی که توسط آن‌ها دستان رزمندگان ایرانی بسته شده بود و در جریان تفحص به همراه استخوان‌های به جامانده کشف شده بود، در انظار عموم خبرنگاران قرار گرفت. در این نشست همچنین پیکر مطهر شهید غواص با دستان بسته که یکی از همین 175 پیکر کشف شده در گور دسته جمعی بود، قبل از آنکه هویتش کشف شود در معراج شهدا برای نخستین بار مقابل خبرنگاران قرار گرفت.

فیلم پیکر مطهر شهید غواص که مقابل دوربین‌های خبری قرار گرفت:

فیلم توضیحات سردار باقرزاده در مورد کشف پیکر مطهر 175 شهید غواص و خط شکن عملیات کربلای 4:

 

صحنه تکان دهنده رویت پیکر مطهر و کامل این شهید دفاع مقدس حرف‌ها و نقل‌های فراوانی را در رسانه‌های مختلف انعکاس یافت. پیکری با لباس غواصی که دستانش از جلو با سیم بسته شده است. این پیکر یکی از 175 شهید غواص و خط شکن عملیات کربلای 4 بود که در یک گور دسته جمعی در منطقه ابوفلوس تفحص شد. و در نشست مطبوعاتی سندی برای رسوایی جنایات صدام و رژیم بعث عراق به همراه دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا شد. بعد از گذشت حدود دو ماه از این اتفاق نادر رسانه‌ای، هویت پیکر مطهر او شناسایی شد. شهید منصور نیاکی یکی از شهدایی بود که سالم‌ترین پیکر را در میان این شهدا داشت. «منصور مهدوی نیاکی» متولد سومین روز فروردین 1346 است در آمل است. این غواص شهید اعزامی از لشکر 25 کربلا بود و در جریان عملیات کربلای ‌4 در منطقه ام‌الرصاص، در چهارم دی‌ ماه 65 به شهادت رسید. اما بعد از انتشار تصاویر او دیگر واکنش خاصی علیه این جریان رسانه‌ای صورت نگرفت. زیرا سیاستگذاران جریانات منفی در مورد کربلای 4 و موجودیت دفاع مقدس در دهه 60 با این جریانات خود به این نتیجه رسیدند که پرداختن به این موضوع فقط به افشای هر چه بیشتر چهره پلید صدام، رژیم بعثی، قدرت‌ها و رسانه‌هایی می‌پردازد که در دوران جنگ علیه ایران نقش آفرینی می‌کردند. کسانی که دستشان به خون این شهدا آلوده است. پس سکوت از جانب همین رسانه‌ها بهترین واکنش برای آن‌ها بود.

وداع بی نظیر پایتخت در 5 ساعت تشییع شهدا

روزها و ماه‌ها اخبار این شهدا دستمایه شاعران، نویسندگان، سینماگران، سیاستمداران، تحلیلگران، خبرنگاران، گرافیست‌ها و به‌طور کلی عموم مردم شد تا وقایع 30 سال پیش را که منتهی به این جنایت بزرگ شده بود مرور کنند. صاحب نظران و تحلیل گران به روایت مستند و تاریخی از جنگ پرداختند و بسیاری از سوالات مردم پاسخ داده شد.

جمع کثیری از شهروندان تهرانی طاقت نیاوردند تا روز مشخص شدن هویت این شهدا صبر کنند. تقاضا کردند مراسمی جهت وداع با این شهدا برای عموم برگزار شود. قبل از مرحله شناسایی نهایی، مراسم تشییعی در تهران برگزار شد. مراسم روز سه‌شنبه 26 خرداد ماه 94 ساعت 4 بعد از ظهر از میدان بهارستان مقابل درب غربی مجلس شورای اسلامی ایران به‌سوی معراج الشهدای تهران انجام گرفت. صفوف به هم فشرده مردم در این مراسم بی نظیر بود. تشییع باشکوه و 5ساعته شهدای غواص در تهران از خاطرات فراموش نشدنی پایتخت محسوب می‌شود. حتی مردم به این تشییع هم بسنده نکردند و ساعت‌ها در معراج شهدای مرکز در حال وداع با تابوت این شهدا بودند و دلبستگی خود را ابراز می‌کردند.

وداع بی نظیر تهرانی ها با شهدا تحسین همگان را به دنبال داشت. رهبر معظم انقلاب نیز در همان ساعت پایانی تشییع پیامی برای تقدیر و تشکر از مردم قدرشناس تهران در بدرقه از شهدای غواص صادر کردند:

بیش از 50 شهید شناسایی شدند

سپس عملیات شناسایی هویت پیکر مطهر این شهدا در معراج شهدای مرکز آغاز شد و هویت بیش از 50 شهید احراز شد. پیکر این شهدا غواصان و خط‌شکنانی مربوط به 4 یگان: 25 کربلا، 41 ثارالله(ع)، 14 امام حسین(ع) و 7 ولی‌عصر(عج) بوده‌اند. نهایتاً اکثر این شهدا در 25 شوال برابر با 20 مرداد ماه 94 مصادف با شهادت امام جعفر صادق (علیه السلام) در استان‌های خوزستان، مازندران، اصفهان، گلستان و کرمان تشییع و به خاک سپرده شدند. 10 شهید از استان اصفهان، 10 شهید از استان کرمان، 7 شهید از استان مازندران، 6 شهید از استان خوزستان، یک شهید از استان البرز و... شهدایی بودند که شناسایی شده و با نام نشان به خاک سپرده شدند و مابقی نیز به صورت گمنام در سیل خروشان احساسات پاک مردم در بهترنی نقاط از شهرهای مختلف این دیار تشییع و خاکسپاری شدند.

شهید غواص، «حسینعلی بالویی» در 16سالگی در عملیات کربلای4 شرکت کرد و در نهایت به‌همراه دیگر همرزمانش در این عملیات مجروح، اسیر و شهید شد. او هم همانند دیگر غواصان دریادل کربلای4 با هم‌شهری‌هایش یعنی غواصان مازندرانی از لشکر 25 کربلا دل را به دریا زد و تن را به اروند سپرد تا در قلب خروشان اروندرود حماسه کربلای4 شکل بگیرد. اما مثل خیلی‌های دیگر سهمش شهادت بود. 29 سال بعد استخوان‌های پیکر او 15 کیلومتر جلوتر از خط مقدم جزیره ام‌الرصاص یعنی در ابوفلوس کشف شد. فیلم دیدار خانواده این شهید غواص با پیکر مطهر او در ادامه قابل مشاهده است:

 

بمب خبری بازگشت غواصان شهید کربلای 4 باعث شد اتفاق خوب در میان مردم بیفتد و عامل اصلی بروز این اتفاقات خوب هم خود مردم بودند. مردمی که ثابت کرده‌اند در هجوم شایعات و حاشیه‌ها باز هم دلبسته شهدا باقی می‌مانند و به حقانیت هشت سال دفاع مقدس ایمان دارند. کسانی که فاصله ای میان خود با جنگ تحمیلی دهه 60 حس نمی‌کنند و معتقدند تحریف «مستندات جنگ» به این زودی‌ها از سوی دشمن امکان پذیر نیست.

انتهای پیام/


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۷ ، ۲۳:۱۱
ندا حقانی شمامی


اگرچه تشیع در گذر زمان همواره از خون شهدا، سرخ و رنگین است، اما اتفاقی مثل انقلاب اسلامی و دفاع مقدس لازم بود تا شهید و فرهنگ ایثار و شهادت را جانی دوباره بخشد.

  
رزمندگان جبهه

22 اسفندماه به عنوان روز بزرگداشت شهید نامگذاری شده است.«شهید» این واژه آشنا در تاریخ معاصر و فرهنگ رایج کشورمان، هیچ گاه در طول تاریخ به این میزان پرکاربرد نبوده است. اگرچه تشیع در گذر زمان همواره از خون شهدا، سرخ و رنگین است، اما اتفاقی مثل انقلاب اسلامی و دفاع مقدس لازم بود تا شهید و فرهنگ ایثار و شهادت را جانی دوباره بخشد. 
به گزارش «جوان» انقلاب اسلامی ایران تجدید‌کننده عاشورای حسینی بود. از همان ابتدا تا کنون، هیچ روزی از نهضت اسلامی را نخواهیم یافت که به نام شهید یا ماجرایی سرخ شناخته نشود. از واقعه 15 خرداد 1342 گرفته تا مبارزات انقلابی سال 56 و 57 ، دفاع مقدس و... همگی به سرخی خون شهدا مزین هستند. 
در مبارزات انقلابی مردم ایران «شهید» خیلی زود جایگاه خود را به دست آورد. طبق آمارهای رسمی، شهدای پیش از پیروزی انقلاب حدود 3هزار و164 نفر هستند. این تعداد بین سال‌های 1342 تا بهمن ماه 1357 به شهادت رسیده‌اند. عمده آنها نیز مربوط به شهرهای بزرگی چون تهران ، مشهد و اصفهان هستند، اما چون فرهنگ شیعی ایران متأثر از عاشورای حسینی بود، خیلی زود شهید و شهادت در ادبیات عامه و فرهنگ رایج کل ملت ایران جایگاه شایسته‌ای پیدا کرد. 
تکرار واژه شهید در وقایع خونین بعد از پیروزی انقلاب، فکر و ذهن مردم ایران را با این تعبیر مقدس بیشتر آشنا ساخت. خصوصاً بعد از شروع جنگ تحمیلی که تعداد شهدا افزایش چشمگیری یافتند، ادبیات نیز به تشریح و تعریف وضع موجود پرداخت و مقوله ایثار و شهادت بار دیگر صاحب شعر ، ادبیات و داستان شد. 
یک نمونه از اشعاری که در دفاع مقدس در خصوص شهدا سروده شده است، به خوبی پرده از عواطفی برمی‌دارد که فکر و ذهن سراینده و مستمعان آن را دربرگرفته بود: الهی به آنان که پرپر شدند/ پر از زخم‌های مکرر شدند/ به آنان که چون پرده بالا زدند/ قدم در حریم تماشا زدند/ به آنان که کارون خروش آمدند/ چنان خون کارون به جوش آمدند/ به آنان که زخمی‌ترین بوده‌اند/ شهیدان میدان مین بوده‌اند... 
حدود 210 هزار شهید در دوران دفاع مقدس، به خوبی به مردم ایران نشان داد که شهید دیگر نه داستانی در واقعه عاشورا که تبدیل به واقعیتی عینی شده است. مردم ایران حتی در دورافتاده‌ترین روستاها نیز شاهد تشییع پیکر شهدا بودند. تقریباً هیچ گلزاری را نخواهیم یافت که در آن اثری از شهدای جنگ تحمیلی نباشد، لذا اغلب مردم ایران سعی کردند با این واقعیت ملموس در زندگی روزمره خود نیز کنار بیایند. شهید آنقدر در فرهنگ معاصر جا افتاد که بعد از اتمام جنگ، افکار عمومی به راحتی برپایی گلزار شهدای گمنام در پارک‌ها، صحن مساجد، امامزاده‌ها، دانشگاه و... را پذیرفت. مردم بی‌آنکه خود بدانند، شهدا را در امور روزمره خود سهیم و شریک کردند. 
بعد از اتمام جنگ، هرچند فضای فرهنگی و اجتماعی تحت تأثیر دوران سازندگی و اصلاحات قرار گرفت، اما وقایعی چون دفاع از حرم و حملات تروریستی که هرازگاهی دامان ملت ایران را گرفته و می‌گیرد، هیچ گاه عرصه فکری جامعه را از حضور واژه شهید خالی نکرده است. طبق آمارهای متناقضی که از شهدای دفاع از حرم منتشر می‌شود، در این برهه چیزی بیش از2 هزار رزمنده به شهادت رسیدند. با احتساب حدود 17 هزار شهید ترور و حوادثی چون واقعه منا، اکنون انقلاب اسلامی با کمی بیش از 230 هزار شهید روبه‌رو است. 
اگر 3 هزار شهید قبل از پیروزی انقلاب را با ایامی که پیش از پیروزی نهضت اسلامی گذشته‌اند کنار بگذاریم، از 39 سال پیش تا کنون چیزی حدود 14 هزار و 250 روز از عمر انقلاب گذشته است و اگر این عدد را به 230 هزار شهید تقسیم کنیم، هر روز 16 نفر در تاریخ انقلاب اسلامی به شهادت رسیده‌اند؛ یعنی هر یک ساعت و نیم یک ایرانی شهید شده است. با نگاهی به این آمارهای شگفت‌انگیز بهتر می‌توانیم معنی واژه شهید را دریابیم. (برخی از آمارهایی که در این گزارش آورده شده‌اند، به صورت تقریبی هستند.)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۷ ، ۱۵:۴۱
ندا حقانی شمامی


شهیدی که مادرش را شفا داد


خاطراتی از شهدا رو نقل کنه. اما لابه لای این خاطرات...:

از مادر شهید معماریان دعوت می کنم که تشریف بیارن و خودشون تعریف کنن و البته امانتی رو هم با خود بیارن..

مادر شهید از تو جمعیت بلند شد، حس کنجکاویم بیشتر شده بود که ایشون کین؟ و امانتی چیه؟ ...

اون شب گذشت و خاطراتش تو ذهن همه باقی موند؛ ولی خیلی دوست داشتم بیشتر در جریان این ماجرا قرار بگیرم. چند روز بعد اطلاعیه ای تو سطح شهر توجهم رو جلب کرد:

یادواره شهداء تو مسجد المهدی(عج) بلوار امین قم با حضور مادر شهید معماریان

اسم مسجد و شهید مطمئنم کرد که این همون مسجدیه که جریان در اون اتفاق افتاده. روزها سپری شده بود و شب جمعه 16 آذر تو مسجد المهدی(عج) بودم.

حالا این اتفاق تکان دهنده رو از زبان مادر شهید براتون نقل می کنم:

«محرم حدود 20 سال پیش بود که تو یه اتفاق پام ضربه شدیدی خورد،

طوریکه قدرت حرکت نداشتم. پام رو آتل بسته بودند. ناراحت بودم که نمی تونستم تو این ایام کمک کنم. نذر کرده بودم که اگه پام تا روز عاشورا خوب بشه با بقیه دوستام دیگهای مسجد را بشورم و کمکشون کنم. شب عاشورا رسیده بود و هنوز پام همونطور بود. از مسجد که به خونه رفتم حال خوشی نداشتم. زیارت را خوندم و کلّی دعا کردم. نزدیکهای صبح بود که گفتم یه مقدار بخوابم تا صبح با دوستام به مسجد بِرَم. تو خواب دیدم تو مسجد (المهدی) جمعیت زیادی جمع هستند و منم با دو تا عصا زیر بغل رفته بودم. یه دسته عزاداریِ منظم، داشت وارد مسجد می شد. جلوی دسته، شهید سعید آل طه داشت نوحه می خوند. با خودم گفتم: این که شهید شده بود! پس اینجا چیکار می کنه؟! یه دفعه دیدم پسرم محمد هم کنارش هست. عصا زنان رفتم قسمت زنونه و داشتم اینها رو نگاه می کردم که دیدم محمد سراغم اومد و دستش را انداخت دور گردنم. بهش گفتم: مامان، چقدر بزرگ شدی! گفت: آره، از موقعی که اومدیم اینجا کلّی بزرگ شدیم.

دیدم کنارش شهید آزادیان هم وایساده. آزادیان به من گفت: حاج خانوم! خدا بد نده. محمد برگشت و گفت: مادرم چیزیش نیست. بعد رو کرد به خودم و گفت: مامان! چیه؟ چیزیت شده؟ گفتم: چیزی نیست؛ پاهام یه کم درد می کرد، با عصا اومدم. محمد گفت: ما چند روز پیش رفتیم کربلا. از ضریح برات یه شال سبز آوردم. می خواستم زودتر بیام که آزادیان گفت: صبر کن که با هم بریم. بعد تو راه رفته بودیم مرقد امام(ره). گفتیم امروز که روز عاشوراست اول بریم مسجد، زیارت بخونیم بعد بیایم پیش شما. بعد دستهاشو باز کرد وکشید از سر تا مچ پاهام؛ بعد آتل و باندها رو باز کرد و شال سبز را بست به پام و بعدش هم گفت: از استخونت نیست؛ یه کم به خاطر عضله ات است که اون هم خوب می شه.

از خواب بیدار شدم، دیدم واقعیت داره؛ باندها همه باز شده بودند و شال سبزی به پاهام بسته شده بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۷ ، ۱۸:۳۸
ندا حقانی شمامی


 کتابشناسی عملیات والفجر 2








بعد از عملیات والفجر هشت ساعت 7 بعد ازظهر دهم اردیبهشت قرار بود گردان به مرخصی برود.که ساعت 5 بعد ازظهر زمزمه شد که آماده باش 100% است و مرخصی ها لغو شده است.


مسئول گروهان جهاد از گردان علی اکبر (ع) بودم.نهم مهر شصت و چهار وارد دو کوهه شدیم و نیروهای گروهان را تحویل گرفتیم و آنها را سازماندهی کردیم. دی ماه شصت و چهار بود که بچه ها از مرخصی برگشتند. پس از یک دوره آموزش فشرده در روز بیستم بهمن شصت و چهار بود که عملیات والفجر هشت شروع شد و حدود هفتاد روز در خط پدافندی فاو،البهار بود.ما حالا دیگر مأموریت بچه های گروهان وارد ماه هشتم شده بود یعنی حدود پنج ماه بیشتر از مأموریت اصل اشان.

بعد از عملیات والفجر هشت ساعت 7 بعد ازظهر دهم اردیبهشت قرار بود گردان به مرخصی برود.که ساعت 5 بعد ازظهر زمزمه شد که آماده باش 100% است و مرخصی ها لغو شده است.رفتم پیش حاج حمید تقی زاده ( فرمانده گردان علی اکبر) کسب تکلیف کنم و حاج حمید گفت به بچه ها بگو ساعت 5/5 همه ی بچه بیایند حسینیه. بچه ها را به حسینیه هدایت کردم. حاج علی فضلی فرمانده لشکر آنجا بود و قرار شد برای بچه ها سخنرانی کند.حاج علی بعد از مقدمات لازم از بچه ها دلجویی کرد و خسته نباشید گفت و از بچه ها خواست آماده دفاع از منطقه فکه و فتح المبین باشند.حاج علی ادامه داد که اگر کوتاهی کنیم سایتهای منطقه فتح المبین گرفته می شود. با تکبیر و صلوات بچه ها،حاج فضلی روحیه ی عجیبی گرفت.بچه هایی که 9 ماه تمام در منطقه بودند و یک عملیات سنگین رو پشت سر گذاشته بودند و آماده ی رفتن مرخصی بودند.خیلی ها به خانوادهاشان تلفن زده بودند.قرار شد بچه ها مجدداً حال و هوای عملیات بگیرند و یه گردان برگردند  .واقعاً بچه ها روح دنیا گریزی و جهاد عجیبی داشتند.از حسینیه بیرون آمدیم. یکی از بچه ها قلهک تهران که خیلی شوخ بود قبلش می گفت: وقت عروسیم شده و باید برگردم اما آن لحظه حال دیگه ای داشت. رسول خطیبی رو دیدم که با خنده می گفت من خیلی خوشحال بودم که داریم به مرخصی می ریم چون بچه ام هفته آینده به دنیا می آید.خلاصه هر کس حالی داشت و با همه ی مشکلات زندگی،بچه ها ساک ها رو تحویل دادند و مجدداً تجهیزات گرفتند.

شب دوازدهم اردیبهشت عملیات سید الشهداء در منطقه فکه آغاز شد.گردان های حضرت علی اکبر(ع)به فرماندهی حاج حمید تقی زاده،گردان حضرت قاسم به فرماندهی علی آشتیانی،گردان حضرت زینب به فرماندهی حاج خادم،گردان المهدی به فرماندهی شهید حسنیان و گردان حضرت علی اصغر به فرماندهی شهید حاج حسین اسکندرلو از لشکر ده حضرت سید الشهداء در خط مستقر شدند.

حدود بیست و یک سال بعد یعنی سال 86 بود که یک کاروان دانشجویی برای راهیان نور به منطقه ی فکه برده بودم.در حال گفتن خاطرات عملیات سیدالشهداء و ماجرای شهید شدن رسول خطیبی بودم که جوان خوش سیمایی جلو آمد و گفت:میشه لطف کنید جای شهید شدن اونو نشونم بدی.گفتم:بله ولی برای چی می خواهی؛گفت:من پسر همان رسولم که هفت روز بعد از شهادتش بدنیا آمدم

گردان حسین اسکندرلو اولین گردانی بود که با عراق درگیر شد و در واقع نوک پیکان عملیات سید الشهداء بود.حسین با نیروهایش عاشورایی جنگید.منطقه ای که حسین و نیروهایش وارد شدند کاملاً در دید دشمن بود.آتش عراق خیلی سنگین بود. دوشکا ،چهار لول ،دو لول ،توپ مستقیم ... خدا رحمت کنه شهید سید مهدی اعتصامی که طلبه ی جوانی بود و تخریب چی گردان،در حین خنثی کردن مین بود که ناگهان یکی از قله ها منفجر شد و با روشن شدن منور آتش عراق شروع شد.اسکندرلو در حالی که تعداد زیادی از بچه های گردانش زخمی و شهید شده بودند زیر آن آتش ایستاد و شروع به سخنرانی کرد، که امشب شب عاشورا است،حفظ انقلاب و این منطقه جوان می خواهد و اگر نتوانیم این منطقه را حفظ کنیم دشمن تا جاده های اندیشمک،اهواز پیش خواهد رفت و سخنانش مهیج،حماسی ودلنشین بود،بچه های گردانش هم مردانه جنگیدند در حال سخنرانی بود که گلوله ای گردن مبارکش را شکافت و به شهادت رسید.

شهید حسنیان فرمانده گردان المهدی که به کمک شهید اسکندرلو شتافته بود هم روی خاکریز تیر خورد و به شهادت رسید.

از رسول خطیبی که شهید شد و قرار بود بچه اش یک هفته بعد به دنیا بیاید بگویم.حدود بیست و یک سال بعد یعنی سال 86 بود که یک کاروان دانشجویی برای راهیان نور به منطقه ی فکه برده بودم.در حال گفتن خاطرات عملیات سیدالشهداء و ماجرای شهید شدن رسول خطیبی بودم که جوان خوش سیمایی جلو آمد و گفت:میشه لطف کنید جای شهید شدن اونو نشونم بدی.گفتم:بله ولی برای چی می خواهی؛گفت:من پسر همان رسولم که هفت روز بعد از شهادتش بدنیا آمدم.همیشه برام سئوال بود که چرا بابام یک هفته نموند تا من بدنیا بیام.حالا فهمیدم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۱۵
ندا حقانی شمامی


پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرا رسیدن هفته دفاع مقدس، ۲۰ جمله کلیدی از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پیرامون موضوع «دفاع مقدس» را منتشر می‌کند:

* جنگ به وسیله‌ی مردم اداره شد. هم ارتش و هم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و هم نیروهای گوناگون، متکی به مردم بودند؛ به ایمان مردم، به عشق مردم، به صفای مردم. ۱۳۹۰/۰۷/۲۰
 
* جنگ هشت ساله، ما را قوی‌تر کرد. اگر جنگ هشت ساله نبود، این سرداران شجاع، این مردان برجسته نشان داده نمیشدند، در بین ملت بروز نمیکردند؛ این حرکت عظیمِ مخلصانه‌ی مردم مجال بروز و ظهور پیدا نمیکرد. ۱۳۸۹/۱۱/۲۷
 
* هشت سال دفاع مقدس ما صرفاً یک امتداد زمانی و فقط یک برهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زمانی نیست؛ گنجینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عظیمی است که تا مدتهای طولانی ملت ما میتواند از آن استفاده کند، آن را استخراج کند و مصرف کند و سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری کند. ۱۳۸۸/۰۶/۲۴
 
* آن عزتی، اعتماد به نفسی، احساس اقتداری که از ناحیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی معنویت رزمندگان ما و جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی اسلامی ما احساس شد و توانست آن حادثه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عجیب و شگفت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انگیز - یعنی پیروزی در دفاع مقدس و شکست نخوردن در مقابل تهاجم این همه دشمن - را رقم بزند، آن خصوصیات، آن خصلتها، برای ملت ما، برای کشور ما، یکی از بزرگترین نیازهاست. ۱۳۸۸/۰۶/۲۴
 
* این هشت سال، مظهری از برترین صفاتی است که یک جامعه میتواند به آنها ببالد و از جوانان خودش انتظار داشته باشد. یعنی دفاع مقدس مظهر حماسه است، مظهر معنویت و دینداری است، مظهر آرمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهی است، مظهر ایثار و از خودگذشتگی است، مظهر ایستادگی و پایداری و مقاومت است، مظهر تدبیر و حکمت است. ۱۳۸۸/۰۶/۲۴
 
* جنگ، کار پیچیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای است. مدیریت جنگ و فرماندهی جنگ، کار بسیار سنگین و پیچیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای است. این کار را جوانهای نورس ما در بسیاری از بخشها انجام میدادند. این تدبیر، این حکمت، چیز بسیار شگفت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آوری است؛ مظهر شکوفائی استعدادها و ظرفیتهاست. چقدر جوانهای کم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سال رفتند در جبهه و توانستند در آنجا کارهای بزرگ از خودشان نشان بدهند. بعضی شهید شدند، بعضی هم جزو سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های انقلاب بودند، بعدها کشور از اینها استفاده کرد. حقیقتاً این جوری بود که سپاه پاسداران یکی از مراکز صدور نیرو به همه جای کشور شده در طول این بیست و هفت هشت سال؛ به خاطر اینکه جنگ توانست از یک مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی جوان، مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای از عناصر کارآمد و بااستعداد درست کند و تحویل بدهد؛ چون استعدادها در اینها شکوفا شد. ۱۳۸۸/۰۶/۲۴
 
* اینکه تصور بشود که هنر دفاع مقدس در جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ما مخاطب ندارد، طالب ندارد، این هم خطای بزرگی است، از اشتباهات فاحش است؛ اگر کسی این را خیال کند. تحقیقاً پرمشتری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین آثار هنری بعد از انقلاب در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف، آن آثار هنری است که مربوط به دفاع مقدس بود؛ چه در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی فیلم و سینما، چه در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی کتاب، خاطره، داستان. ۱۳۸۸/۰۶/۲۴
 
* جنگ تحمیلی را دشمن برای خاموش کردن انقلاب به راه انداخت، اما همین جنگ تحمیلی باعث شعله‌ورتر شدن نیروی انقلاب و روحیه‌ی انقلاب شد.  ۱۳۸۸/۰۱/۲۶
 
* من مشتاقم که جوان‌های ما قصه‌ی جنگ تحمیلی هشت ساله را بدانند که چه بود. این را بارها گفته‌ایم؛ افراد هم گفته‌اند و تشریح کرده‌اند؛ اما یک نگاه کلان به این هشت سال، با اطلاع از جزئیاتی که وجود داشته است، خیلی برای برنامه‌ریزی آینده‌ی جوان در روزگار ما مهم است. ۱۳۸۷/۰۸/۰۸
 
* همه باید بدانند که در دوران دفاع مقدس چه معجزات عظیمی از حضور مؤمنانه و پر تلاش نیروهای بسیجی در صحنه‌های جنگ اتفاق افتاد؛ این را باید همه بدانند. ۱۳۸۷/۰۲/۱۴
 
* من توصیه میکنم این کتابهائی که در شرح حال سرداران است یا آنچه که در گزارش روزهای جنگ و سالهای دشوار اول بالخصوص نوشته شده، این را جوانها بخوانند. خود را سیراب کنید از معرفت به آنچه که گذشته است در تاریخ انقلاب. ۱۳۸۷/۰۲/۱۴
 
* این جنگ، یک جنگ دفاعی بود. جنگ دفاعی با جنگ تهاجمی فرق دارد؛ جنگ تدافعی و دفاعی، محل بروز غیرت و تعصب و وفاداری عمیق انسانها به آرمانهایی است که به آنها پایبند است. ۱۳۸۵/۰۷/۲۹
 
* دوران دفاع مقدس برای ملت ما ظرفیت و موقعیتی بود که این ملت بتواند اعماق جوهره‌ی خودش را در ابعاد مختلف نشان دهد، و نشان داد. ۱۳۸۴/۰۶/۳۱
 
* ما هرچه برای دوره‌ی دفاع مقدس سرمایه‌گذاری و کار کنیم، زیاد نیست؛ چون ظرفیت هنری و ادبی کشور برای تبیین این دوره، خیلی گسترده، وسیع و عمیق است و از این ظرفیت تاکنون استفاده‌ی خوب و درخوری نشده. ۱۳۸۴/۰۶/۳۱
 
* مواظب باشید از مسأله‌ی دفاع مقدس که در این کشور اتفاق افتاد، غافل نشوید؛ کار بزرگی انجام گرفت. آن جوانها مثل شماها بودند؛ اکثر این جوانهایی که در جنگ نقشهای مؤثر ایفا کردند، از قبیل همین دانشجوها بودند و خیلی‌هایشان هم جزو نخبه‌ها بودند. دلیل نخبه بودنشان هم این بود که یک جوان بیست‌ودو، سه ساله فرمانده‌ی یک لشکر شد؛ آن‌چنان توانست آن لشگر را هدایت کند و آن‌چنان توانست طراحی عملیات را، که هرگز نکرده بود، بکند که نه فقط دشمنانی را که مقابل ما بودند متعجب کرد، بلکه ماهواره‌های دشمنان را هم متعجب کرد. ۱۳۸۳/۰۷/۰۵
 
* ما در جنگ، بسیار جانهای عزیز را از دست دادیم و خسارتهای مادّی و معنوی زیادی هم تحمل کردیم؛ اما چیزی در دل این ملت جوشید که برکات و ارزشش برای امروز و فردای این ملت، از همه چیز بالاتر است و آن، احساس اتّکاء به نفس، احساس عزّت، احساس استقلال، احساس خودباوریِ ملیِ عظیم و احساس اعتقاد به این بود که اگر یک ملت حول محور ایمان به خدا و عمل صالح جمع شوند، معجزاتِ نشدنی یکی پس از دیگری قابل شدن خواهد شد. ۱۳۷۹/۰۷/۰۶
 
* جنگ هشت ساله، این ملت را آبدیده، شجاع و متّکی به نفس کرد. نام این ملت را بلند کرد. خیلی از ملتهای مسلمان دنیا به خاطر جنگ و عقاید شما ملّت، توجّه و گرایش پیدا کرده‌اند. ۱۳۷۵/۰۹/۲۴
 
* یکی از برکات دفاع هشت ساله ما، همین پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی و ساخت دقیقترین ابزارهاست که با دست خالی و بدون هیچ سابقه‌ای آنها را به دست آوردیم و جزو موجودی ملت ایران شده است. ۱۳۷۴/۰۶/۲۹
 
* در جنگ تحمیلی ملت بزرگ ما با ایستادگی و مقاومت خود در راه خدا، این توطئه را به وسیله و نردبانی به سمت قله‌ی آرزوها و ارزشهای اسلامی و وسیله‌یی برای پیشرفت تبدیل کرد. ۱۳۶۹/۰۶/۰۱
 
* بزرگترین، دردناکترین و فاجعه‌آمیزترین خصومت دشمنان ما به راه انداختن جنگ تحمیلی بود. ۱۳۶۶/۰۶/۳۱

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۷ ، ۲۲:۵۳
ندا حقانی شمامی
اولین جشنواره فعالان دفاع مقدس و مقاومت در فضای مجازی

اولین جشنواره و نمایشگاه ملی فعالان دفاع مقدس و مقاومت در فضای مجازی برگزار می‌شود.

برگزاری اولین جشنواره فعالان دفاع مقدس و مقاومت در فضای مجازی

به گزارش خبرگزاری فارس،‌ بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس با همکاری نهادهای لشکری و کشوری، مراکز فرهنگی، دانشگاه، فعالان مردمی و علاقمندان  اولین جشنواره و نمایشگاه ملی فعالان دفاع مقدس و مقاومت در فضای مجازی را به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می‌کند. 

محورهای این جشنواره عبارتند از: پایگاه‌های اطلاع‌رسانی و خبری، پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های خبری،‌ نرم‌افزارهای کاربردی،‌ هنرهای دیجیتال، سرگرمی‌های دیجیتال و بخش آزاد. 
 

 

علاقه‌مندان می‌توانند آثار خود را برای شرکت در این جشنواره از طریق نشانی پستی: تهران، صندوق پستی ۱۶۱۵-۱۵۸۷۵ (روی پاکت ارسالی قید شود گیرنده: مرکز توسعه و ترویج فرهنگ دفاع مقدس در فضای مجازی و ماهواره‌ای)، تلفکس: ۰۹۰۵۸۱۵۱۶۸۰-۸۸۷۴۳۹۰۷، اینستاگرام: @defa_festival و کانال جشنواره در پیام‌رسان‌ها: @defa_festival تا ۳۰ آبان ماه ارسال کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۷ ، ۱۶:۲۷
ندا حقانی شمامی